پدر و پسری در جزیرهای دورافتاده غرق میشوند، جایی که در یک شکار غنائم که توسط صاحب مرموز آن، مردی بیرحم که از زمین به عنوان حفاظتگاه شکار نخبه برای تعقیب خطرناکترین بازی استفاده میکند گرفتار میشوند...
زمانی که بک عکاس مسافرتی تصمیم می گیرد در یک مسابقه عکاسی شرکت کند، به جزیره آفتابی سرنیتی می رود. بک با اقامت در مزرعه درخت لیموی جذاب شهر، با صاحب خشن اما خوش تیپ، جاشوا، ملاقات می کند و این زوج به توافق می رسند.
اقتباسی زنده از داستان کلاسیک جی ام بری درباره پسری که بزرگ نمیشود و سه خواهر و برادر جوان را در لندن استخدام میکند تا در یک ماجراجویی جادویی به جزیره مسحور نورلند به او بپیوندند.